شعر طنز (خدا بنده)
خدابند ه :
یک نفر بود در یک ارگانی
داشت یک پست خوب و ارزنده !
ظاهرش مثل باطنش ویران !
همه چیزش قراضه و ژند ه !
چونکه او در نماز می آمد
بوداهل خضوع و شرمنده !
باج ها می گرفت از مردم
گاه با اخم و گا ه با خنده !
گر زنی لخت گیر می افتاد
با یکی پیرمرد دلزنده ،
همه دار و ندار آنهارا
می ستا نید روز آینده !
می گرفت از همه کسی رشوه
گاه یک جا وَ یا پراکنده !!
با همین رشوه ها چه ها نخرید
توی «قزوین »و «کیش» و« زرگنده !»
کهنه« پیکان» او« پرادو »شد
آدمی مایه دار شد ، گنده !
گرچه او از خدا نداشت خبر
بود فامیلی اش «خدابند ه »!!




